English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 157 (5786 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
secondary qualities U صفات ثانوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
makings U صفات یا
paternity U صفات پدری
womanliness U صفات زنانه
sportmanlike U صفات ورزشکارانه
interosculate U صفات مشترک داشتن
patterns U الگو صفات فردی
pattern U الگو صفات فردی
characterization U توصیف صفات اختصاصی
osculate U صفات مشترک داشتن
homozygote U واجد صفات پدرومادر
germanity U صفات ویژه المانی
epithetical U دارای صفات یا القال
attributes of god U صفات یا اسامی خدا
animalization U واجد صفات حیوانی
admirable qualitics U صفات پسندیده یاستوده
ethos U صفات وشخصیت انسان
osculation U تماس اشتراک صفات
qualities inhering in a person U صفات جبلی شخص
dehumanization U از دست دادن صفات انسانی
quantitatively U بیان شده بر حسب صفات
racy U دارای صفات اصلی و نژادی
whorish U دارای صفات هرزگی وفاحشه گی
lineament U خطوط چهره صفات مشخصه
lineaments U خطوط چهره صفات مشخصه
quantitative U بیان شده بر حسب صفات
to p any one's good qualities U صفات نیک کسی راستودن
well conditioned U نیکو خصال دارای صفات حسنه
dysgenic U مضر برای صفات وخصوصیات ارثی
disfeature U صفات ممتازه چیزی را از بین بردن
These qualities are esteemed by managers. U مدیران این [نوع] صفات را ارجمند می شمارند.
recapitulating U صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
cacogenesis U فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
autosexing U دارای صفات جنسی مغایر بانوع خود
recapitulated U صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
echinoid U دارای صفات خوارپوست دریایی یاتوتیاء البحر
character U صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
characters U صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
recombinant U موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید
recapitulate U صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulates U صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
seconds U ثانوی
furthers U ثانوی
furthering U ثانوی
furthered U ثانوی
further U ثانوی
afterexpulsion U ثانوی
seconded U ثانوی
second U ثانوی
seconding U ثانوی
secondary U ثانوی
secs U ثانوی
sec U ثانوی
peripheral U ثانوی
incross U اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
gene U عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
genes U عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
repossession U تملک ثانوی
secondary emission U صدور ثانوی
secondary function U کارکرد ثانوی
secondary inhibitor U بازدارنده ثانوی
secondary markets U بازارهای ثانوی
secondary motivation U انگیزش ثانوی
secondary plan U طرح ثانوی
secondary processes U فرایندهای ثانوی
revision U رسیدگی ثانوی
secondary reward U پاداش ثانوی
revisions U رسیدگی ثانوی
secondary elaboration U بسط ثانوی
reabsorption U جذب ثانوی
second anode U اند ثانوی
ultor U اند ثانوی
second order conditions U شرایط ثانوی
secondary coil U پیچک ثانوی
secondary drive U سائق ثانوی
post deflection acceleration U شتاب ثانوی
overglaze U لعاب ثانوی
secondary effects U اثرات ثانوی
side-effects U واکنش ثانوی
dynode U کاتد ثانوی
twice born U تجسم ثانوی
side-effect U واکنش ثانوی
aftereffect U اثر ثانوی
after-effects U اثر ثانوی
aftertastes U لذت ثانوی
after-effect U اثر ثانوی
till further notice U تا اخطار ثانوی
second nature U طبیعت ثانوی
second wind U سازگاری ثانوی
until further notice U تا اخطار ثانوی
aftertaste U لذت ثانوی
subsere U رشد ثانوی
coconsciousness U اگاهی ثانوی
coconscious U اگاهی ثانوی
secondary storage U انباره ثانوی
cotype U نوع ثانوی
side effect U واکنش ثانوی
secondary electron U الکترون ثانوی
telegony U انتقال فرضی صفات ونفوذاخلاقی شوهر اول در بچههای زن از شوهران بعدی
flip side U بخش ثانوی هرچیز
retrocessive U مبنی برواگذاری ثانوی
by-play U کار یا نمایش ثانوی
shadow memory U حافظه ثانوی موقت
secondary emission ratio U شدت صدور ثانوی
secondary storage medium U رسانه انباره ثانوی
secondary storage device U دستگاه حافظه ثانوی
secondary projection area U منطقه فرافکنی ثانوی
secondary reinforcer U تقویت کننده ثانوی
secondary sex characteristics U ویژگیهای جنسی ثانوی
second U دومین بار ثانوی
secondary gain U بهره ثانوی بیماری
epinosic gain U بهره ثانوی بیماری
intensifier electrode U الکترد شتابده ثانوی
post deflection U الکترد شتابده ثانوی
secondary emission characteristic U مشخصه صدور ثانوی
seconds U دومین بار ثانوی
seconding U دومین بار ثانوی
seconded U دومین بار ثانوی
secondary mental deficiency U عقب ماندگی ذهنی ثانوی
epiphenomenon U علائم بعدی و ثانوی مرض
ball-flower U [ابزار تزئینی به سبک گوتیک ثانوی]
countersigns U امضای ثانوی بر روی سند جیرو
countersign U امضای ثانوی بر روی سند جیرو
countersigning U امضای ثانوی بر روی سند جیرو
countersigned U امضای ثانوی بر روی سند جیرو
minor U در رشته ثانوی یا فرعی تحصیل کردن کماد
postmillennialist U معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
postmillenarian U معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
premillennial U وابسته بظهور ثانوی عیسی قبل از هزار سال
thrashing U مقدار مفرط حرکت صفحات ازحافظه ثانوی به حافظه داخلی
androgen U هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
slaving U صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
slaves U صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
slave U صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
slaved U صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
humanises U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
professionalism U صفات وعادات مخصوص اهل حرفه حرفه یی
humanised U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanized U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanising U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanize U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanizes U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanizing U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
slaved U کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaving U کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaves U کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slave U کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
quantize U با تئوری و فرمول صفات وکیفیت چیزی را تعیین کردن نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن
table U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
submenu U منو ثانوی که در یک انتخاب از منو نشان داده شود
secondary soil U خاک جابجا شده یا ثانوی خاک دستی
gyro repeater U تکرار کننده قطبنمای الکتریکی قطبنمای ثانوی
reassurances U بیمه اتکایی بیمه ثانوی
reassurance U بیمه اتکایی بیمه ثانوی
Recent search history Forum search
1دانایی از زیباترین صفات بنی آدم است و پوینده گی از زیبا ترین صفات دانایان
2صفات ملکی را توضیح دهید.
2صفات ملکی را توضیح دهید.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com